سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تمامی دنیا

خلقت زن در چه بود ؟

    نظر
در قرآن آمده است که انسان از خاک آفریده شده است و بازگشت همه به سوی خاک است و مبعوث شدن همه در قیامت از خاک است.
    “منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری”(1)
    از خاک آفریدیم شما را و بر می گردانیم به آن و خارج می کنیم بار دیگر
    قرآن خلقت انسان را به 7 قسمت تقسیم می کند:                                               
    1. تراب و خاک.
    2 . نطفه که مخصوص همه انسانها به جز آدم و حواست.
    3. خون لخته.
    4. مضغه که چیزی شبیه گوشت جویده شده است و مرحله ظهور اعضا مرحله حس و حرک است چهارمین مرحله را مرحله تولد جنین ذکر می کنند.
    5. مرحله تکامل قدرت و قوت جسمی.
    6 .و از آن به بعد رو به عقب بر می گردد و این مرحله ششم است، مرحله از دست دادن نیروهاست.
    7. سرانجام پایان عمر که مرگ است و انتقال به جایگاه ابدیت.
    و اگر بخواهیم نظر انسان را در مورد خلقت زن بدانیم و آیا اینکه خلقت مرد جداست یا خیر، به بیان آیه ای از قرآن می پردازیم.“انا خلقناکم من ذکر او انثی و جلعناکم شعوبا و قبایل لتعارفوا، ان اکرمکم عندالله اتقاکم”(2)به درستی که خلق کردیم شما را از یک زن و مرد، قرار دادیم شما را به صورت شعبه، شعبه و قبیله، قبیله، تا یکدیگر را بشناسید، بهترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.بنا بر بسیاری از آیات و روایات، زن و مرد هر دو جلوه ای از نوع بشر هستند و در اصل خلقت یکسان آفریده شده اند. هیچ گونه امتیاز و برتری از لحاظ تکوین نسبت به یکدیگر ندارند، بلکه تنها به جهت ادامه و بقای نسل به صورت زوج و مکمل یکدیگر و با اندکی تفاوت های جسمی و روحی خلق شده اند. سپس به صورت شعبه و قبیله و ملت درآمده اند. تفاوت رنگ پوست یا نقش صورت و اعضا وسیله ای است برای شناخته شدن از یکدیگر تا افراد در برخورد باهم دچار خطا و در نتیجه برهم زدن نظام اجتماعی جامعه نشوند، البته ناگفته نماند که بسیاری از این تفاوتها باعث به وجود آمدن تبعیض شده است که باعث فخر فروشی و خودخواهی بسیاری از افراد نسبت به دیگران شده است. و حس خودخواهی باعث این شده است که در جوامع بشری مرد را به زن برتری دهند و ستم های بسیاری را بر زن وارد کنند.ولی خداوند متعال در اصل خلقت هیچ گونه تفاوت و تبعیض را به کار نبرده است، بلکه نظام عالم را براساس عدالت و مصلحتهای حقیقی به صورت نظام احسن خلق کرده است و همواره در شریعت خود که توسط پیامبرانش ابلاغ شده است، تاکید می کند که انسانها از نظر خلقت و آفرینش بر دیگری رجحان ندارند و فقط رجحان و برتری آنها در جنبه معنوی و تقوی و نیکوکاری بر دیگران است.(2)سپس بیان داشتیم که زن و مرد به لحاظ جوهری، هر دو انسان هستند ولی تفاوت هایی در ساختمان جسمی و روحی دارند که لازمه جنسیت و بقای نوع بشر است.
    تفاوت های جسمی به صورت آشکار، مشخص است و محتاج بیان نیست، جز اینکه زن در جثه کوچکتری از مرد است و رشد جسمانی او در کودکی پیشروتر از مرد است، بلوغ جنسی او زودتر از مرد است و خیلی زودتر از مرد پایان می پذیرد، در جنبه جسمی ضعیف تر از مرد است مانند مرد هیجانات و طغیانهای جنسی کمتری دارد. ولی سیستم بدنی او برای مسئولیت بزرگ مادری ساخته شده و قادر به بارداری و حمل و تغذیه کودک است. در واقع زن، شاهکار آفرینش است و استعداد و تناسب او برای تولید نسل و پرورش نوزاد انسانی چنان شگفت انگیز است که بزرگترین عقول بشری در آن متحیر است. علی رغم زمان گذشته که برای زنان نقشی قائل نبوده اند و اکثر آنها همصدا با اعراب جاهلیت می گفتند:که زن مانند ظرفی است که نطفه مرد، در آن ریخته می شود و دیگران که رحم زن را مانند مزرعه ای می دانستند که نطفه مرد همچون بذر بر آن پاشیده می شود، ولی امروزه تحقیقات علمی به اثبات رسانده است که نقش زن در تولید مثل قابل مقایسه با نقش مرد نیست زیرا اولا تشکیل و انعقاد نطفه از ترکیب ماده منوی زن و مرد آغاز می شود که در قرآن به آن “نطفه امشاج” می گویند.
    “انا خلقناکم من نطفه امشاج”
    ثانیا پس از انعقاد نطفه و تشکیل سلول تخم پرورش آن به طور کلی بر عهده زن است، در دوران حمل، غذا و حالات روحی و روانی زن بر جنین موثر است و همچنین جنین از نظر رشد استخوانی و عصبی به شدت تحت تاثیر مادر است. حتی گفته شده که پوشاک زن در دوران بارداری بر جنین موثر است.لذا وقتی ام سلمه از پیامبراکرم(ص) از نقش زن در تولید مثل نوزاد انسانی می پرسد، حضرت با شدت جواب می دهد:
    “تربت یداک فیم یشبهما ولدها”(3)اگر مادر دخالتی در تولید فرزند نداشت، پس چرا نوزاد به مادرش شبیه می شود.به علاوه پس از ولادت، قطرات شیر مادر که نوزاد از پستان مادر می مکد و ترکیب خاص شیر مادر با حالات روحی و روانی و صدای ضربان قلب مادر آمیخته می شود، دامنه تاثیر بنیادی مادر را در تمام طول دوران شیرخوارگی وسعت می دهد. تاثیرات عاطفی زن بر شخصیت انسانی به خصوص مردان به همین مرحله ختم نمی شود، بلکه در تمام مراحل، نیاز شدید عاطفی به سرچشمه عواطف و محبت در زندگی، نقش زن را شکل گیری روانی و رفتاری انسان مخصوصا مردان استمرار می بخشد. در نتیجه وجود مقدس زن - این موجود پاک و فداکار - اصلی ترین نقش را در خلقت و تربیت نوزاد انسان بازی می کند.لذا بعد از مرتبه خالقیت خداوند که همه انسانها را از کتم عدم به عرصه وجود آورد، مرتبه خالقیت زن و میزان دخالت او را در تولید نسل انسانی بیشتر و قبل از نقش مرد است.پاک ترین و خالص ترین محبت ها در زندگی بشر، پس از الطاف الهی و آسمانی انبیاء، محبت مادر به فرزند و محبت زن به شوهر است، زیرا زن سرچشمه لطف و محبت در زندگی مرد است، بدون وجود او به قول بالزاک “زندگی چون قبرستان سرد و تاریک و خاموش است.”
    این موضوع تاجایی است که روان شناسان معتقدند که تمام اجزای وجود زن از محبت و عشق و فداکاری تشکیل شده است. به خاطر روح لطیف زن باید مراقب روح زنان باشیم، زیرا که هر زنی روزی مادر خواهد شد و باید وجود او سرشار از محبت و لطف و ایثار و فداکاری باشد.
    باتوجه به بحث مطرح شده، به این نتیجه می رسیم که سرچشمه خلقت و تربیت اولیه جسمی و روانی و شکل گیری شخصیت انسان، زن می باشد.
    آن طوری که ویل دورانت می گوید: “ جریان عظیم خلقت در وجود زن قرار دارد و آفرینش او از پوست و گوشت او منشا می گیرد.”(4)
    پس در پایان این بحث می توانیم، نتیجه بگیریم که:
    1. تفاوتی در اصل آفرینش زن و مرد نیست اگر تفاوتی است تفاوت تکوینی بین آن دو است.
    2. وظیفه اصلی زن همانا پرورش فرزند و تربیت اوست.
    3.از آنجا پرورش بر عهده زن است که زن دارای خالص ترین محبت هاست. به جهت دارا بودن خالص ترین محبت ها در وجود زن است که وظیفه پرورش انسان برعهده او نهاده شده .
    اگر ما در این بخش به بحث خلقت زن پرداخته ایم، به دلیل این است که اشاره ای به ویژگیهای خاص زن شده باشد که این ویژگیها، در امر مادری زن به وی کمک فراوانی می کند.
    پی نوشتها:
    1. سوره حجرات / آیه 13
    2. انسان / آیه 32
    3. وسایل الشیعه / ج 14 / 214
    4. لذات فلسفه / ص 40